ویلا تقاطع ثریا عنوان فصلی از کتابی است با نام نزدیک داستان نوشته علی خدایی.
نویسنده در این فصل از کتاب با بیانی شیوا به توصیف حال و هوای مکانهایی از خیابان ویلا میپردازد.
اهمیت پرداختن به این فصل از کتاب در راستای بازخوانی و مستندنگاری قصههای خیابان ویلا عبارتست از:
- تداعی خاطرات و لحظاتی شیرین برای کسانی که این خیابان را در گذشته تجربه کردهاند
- معرفی تعدادی از پلاکها و مکانهای با ارزش خیابان ویلا
- شیوهای خاص در جهت ایجاد آگاهی نسبت به هویت مکانی و زمانی خیابان ویلا
بخشهایی از ویلا تقاطع ثریا…
دست مادربزرگ را گرفتهام و با هم در خیابان ویلا راه میرویم. بعد از هراچ یک مغازهی خالی است، کنار آن یک خیاط ارمنی که شلوار تک میدوزد. بعد ورودی یک خانه است و بعد بوتیک پیکولو. پسر جوانی آنجاست. مویش بلند است. پاچه گشاد پوشیده با کمر اسپانیولی و پیراهن کرستی و نقه یقیههایی که تیز نیست.
تلویزیون جمعه شبها، شو ناسیونال پخش میکند. بعد خانه بزرگی است با حیاط. خانه شیروانی دارد و روی شیروانی آنتن رادیوست. گاهی روی آنتن کلاغ نشسته است. میرسیم به خیابانی که رد میکنیم. بوی پاپریکاست. بوی دلمهی کلم.
تولید محتوا: موسسه فرهنگی هنری “گنجینه هزار افسان” / پروژه قصههای خیابان ویلا
نگارش متن: علیرضا عالم نژاد
منبع: کتاب نزدیک داستان، نوشته علی خدایی، نشر چشمه
طراح پوستر: سارا کاوه
© کلیه حقوق مادی و معنوی مستندنگاریها متعلق به موسسه فرهنگی هنری “گنجینه هزار افسان” است و استفاده از این متن با ذکر منبع، بلامانع است.